پوریاپوریا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

پسر گلم پوریا

فرزند عزیزم

1391/5/7 23:48
نویسنده : مامان و بابا
338 بازدید
اشتراک گذاری

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، صبور باش و مرا درک کن

 

اگر هنگام غذا خوردن لباس هایم را کثیف می کنم  یا هنگامی نمی توانم

 لباس هایم را بپوشم ،صبور باش و زمانی را به یاد بیاور که همین کارها

را به تو یاد دادم .

 

اگر زمانی که صحبت می کنم حرف هایم تکراری است و کلمات را چندین

 بار تکرار می کنم ،  صبور باش و حرفهایم را قطع نکن و به حرف هایم

گوش فرا بده ،وقتی تو هنوز کوچک بودی گاه برای خواباندنت مجبور

می شدم بارها و بارها داستانی را برایت بخوانم.

 

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی ،صبور باش و مرا درک کن

اگر هنگام غذا خوردن لباس هایم را کثیف می کنم یا هنگامی نمی توانم

لباس هایم را بپوشم ،صبور باش و زمانی را به یاد بیاور که همین کارها

 را به تو یاد دادم .

اگر زمانی که صحبت می کنم حرف هایم تکراری است و کلمات را چندین

 بار تکرار می کنم ،صبور باش و حرفهایم را قطع نکن و به حرف هایم

گوش فرا بده وقتی تو هنوز کوچک بودی گاه برای خواباندنت مجبور

می شدم بارها و بارها داستانی را برایت بخوانم.

وقتی نمی خواهم حمام کنم ،نه مرا سرزنش کن و نه شرمنده،زمانی را

به یاد بیاور که تو را با هزار بهانه وادار می کردم که حمام کنی .

وقتی بی خبری ام را از پیشرفت ها و دنیای امروز می بینی ،با لبخند

تمسخرآمیز به من  ننگر.

وقتی حافظه ام یاری نمی کند و کلمات را به خاطر نمی آورم ،به من

فرصتی بده تا به یاد بیاورم .

اگر نتوانستم عصبانی نشو . برای من مهمترین چیز نه صحبت کردن

که تنها با تو بودن و تو را برای دیدن داشتن است .

وقتی نمی خواهم چیزی را بخورم  مرا وادار نکن ،من خوب می دانم

که کی به غذا احتیاج  دارم .

وقتی پاهای خسته ام ، اجازه راه رفتن به من نمی دهند ،دستهایت را

 به من بده همانگونه که من دستهایم را به تو دادم آن زمان که اولین

قدمهایت را بر می داشتی .

و زمانی که به تو می گویم که دیگر نمی خواهم زنده بمانم  و اینکه

می خواهم بمیرم ، عصبانی نشو .

روزی خواهی فهمید زمانی متوجه می شوی که علیرغم همه اشتباهاتم ،

 همواره بهترین چیزها را برای تو خواسته ام و همواره سعی کرده ام

که بهترین ها را برایت فراهم کنم .

از اینکه در کنارت هستم عصبانی و خسته و ناراحت نشو . تو باید

در کنارم باشی و مرا درک کنی .

مرا یاری کن همانگونه که من تو را یاری کردم ، آن زمان که زندگی

را آغاز کردی .

 یاریم کن تا قدم بردارم  به من کمک کن تا با نیروی عشق و شکیبایی تو ،

 این راه را به پایان برم . من با لبخند و با عشق بیکرانم جبران خواهم کرد

همان عشقی که همواره به تو داشتم ....

 

                                                       فرزند عزیزم دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)